۱۳۸۸ فروردین ۲۹, شنبه

سلام
ديروز خونه يه يكى از دوستم بودم . linnea. همون دختر خوبى كه گفته بودم اولين دوست سوئدى من بود. اون يه سگ داشت به اسم پله . سگ خوبى بود فقط براى اينكه من رو شناسايى كند بر خلاف همه يه سگ ها كه بو مى كنن من رو مى ليسيد . اين بود كه حسابى مزه مزه شدم.